وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ(۶۰)
و پروردگارتان فرمود مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم در حقيقت كسانى كه از پرستش من كبر مى ورزند به زودى خوار در دوزخ درمى آيند.
عَنْ أَبِي ذَرٍّ الْغِفَارِيِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، عَنْ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِيمَا يَرْوِيهِ عَنْ رَبِّهِ عَزَّ وَجَلَّ أَنَّهُ قَالَ:
يَا عِبَادِي إِنِّي حَرَّمْتُ الظُّلْمَ عَلَى نَفْسِي وَجَعَلْتُهُ بَيْنَكُمْ مُحَرَّمًا فَلَا تَظَالَمُوا
يَا عِبَادِي كُلُّكُمْ ضَالٌّ إِلَّا مَنْ هَدَيْتُهُ فَاسْتَهْدُونِي أَهْدِكُمْ
يَا عِبَادِي كُلُّكُمْ جَائِعٌ إِلَّا مَنْ أَطْعَمْتُهُ فَاسْتَطْعِمُونِي أُطْعِمْكُمْ
يَا عِبَادِي كُلُّكُمْ عَارٍ إِلَّا مَنْ كَسَوْتُهُ فَاسْتَكْسُونِي أَكْسُكُمْ
يَا عِبَادِي إِنَّكُمْ تُخْطِئُونَ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَأَنَا أَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا فَاسْتَغْفِرُونِي أَغْفِرْ لَكُمْ
يَا عِبَادِي إِنَّكُمْ لَنْ تَبْلُغُوا ضَرِّي فَتَضُرُّونِي وَلَنْ تَبْلُغُوا نَفْعِي فَتَنْفَعُونِي
يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أَوَّلَكُمْ وَآخِرَكُمْ وَإِنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ كَانُوا عَلَى أَتْقَى قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مِنْكُمْ مَا زَادَ ذَلِكَ فِي مُلْكِي شَيْئًا
يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أَوَّلَكُمْ وَآخِرَكُمْ وَإِنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ كَانُوا عَلَى أَفْجَرِ قَلْبِ رَجُلٍ وَاحِدٍ مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِنْ مُلْكِي شَيْئًا
يَا عِبَادِي لَوْ أَنَّ أَوَّلَكُمْ وَآخِرَكُمْ وَإِنْسَكُمْ وَجِنَّكُمْ قَامُوا فِي صَعِيدٍ وَاحِدٍ فَسَأَلُونِي فَأَعْطَيْتُ كُلَّ إِنْسَانٍ مَسْأَلَتَهُ مَا نَقَصَ ذَلِكَ مِمَّا عِنْدِي إِلَّا كَمَا يَنْقُصُ الْمِخْيَطُ إِذَا أُدْخِلَ الْبَحْرَ
يَا عِبَادِي إِنَّمَا هِيَ أَعْمَالُكُمْ أُحْصِيهَا لَكُمْ ثُمَّ أُوَفِّيكُمْ إِيَّاهَا فَمَنْ وَجَدَ خَيْرًا فَلْيَحْمَدْ اللَّهَ وَمَنْ وَجَدَ غَيْرَ ذَلِكَ فَلَا يَلُومَنَّ إِلَّا نَفْسَهُ
ابی ذررضی اللّه عنه از پیغمبر صلی الله علیه وسلم روایت می کند که اللّه تعالٰی میفرماید:
ای بندگانم من ظلم را بر خود حرام کردم ومیان شما حرام گردانیده ام پس بر هم دیگر ظلم مکنید
ای بندگانم همه شما گمراهید مگر کسی که من هدایتش کنم پس طلب هدایتم کنید تا هدایتتان کنم
ای بندگانم همه شما گشنه اید مگر کسی که من طعامش دهم پس از من طلب طعام کنید تا شما را خوراک دهم
ای بندگانم! همه شما بدون پوششید مگر کسی که من پوشش دهم از من پوشش بخواهید تا شما را بپوشانم
ای بندگانم !شما شب و روز گناه می کنید ومنم که تمام گناهان را می بخشم پس از من طلب بخشش کنید تا شما را ببخشم
ای بندگانم! شما توان زیانرساندن به من را ندارید، تا زیانم رسانید و توان سودرساندن به من را نیز ندارید، تا به من سودی رسانید
ای بندگانم اگر اولین و آخرین شما انس و جن شما تقوایشان بر قلب یکی از با تقواترین شما جمع شوند این بر پادشاهی من چیزی نمی افزاید
ای بندگانم اگر اولین و اخرین شما و انس و جن شما فجورشان بر قلب یکی از فاجرترین شما جمع شود این ازپادشاهی من چیزی کم نمی کند
ای بندگانم اگر اولین و اخرین وانس و جن شما بر یک میدان جمع شوند واز من بخواهندومن خواسته همه را بدهم این بخشش از من کم نمی کند مگر به همان شکل که سر سوزن به دریا فرو برده شود(که چیزی کم نمی شود)
ای بندگانم ! من اعمال شما می شمارم وجزایتان را کامل می دهم هر کس خیر ش را دید الله را سپاس گوید وهر کس جز ان را دید فقط خود را ملامت کند . (صحیح مسلم ۲۵۷۷) .
كنتُ خلفَ رسولِ اللهِ صلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ يومًا قال يا غلامُ ، إني أعلِّمُك كلماتٍ : احفَظِ اللهَ يحفَظْك ، احفَظِ اللهَ تجِدْه تُجاهَك ، إذا سألتَ فاسألِ اللهَ ، وإذا استعنْتَ فاستعِنْ باللهِ ، واعلمْ أنَّ الأمةَ لو اجتمعتْ على أن ينفعوك بشيءٍ ، لم ينفعوك إلا بشيءٍ قد كتبه اللهُ لك ، وإنِ اجتمعوا على أن يضُرُّوك بشيءٍ لم يضُروك إلا بشيءٍ قد كتبه اللهُ عليك ، ( رُفِعَتِ الأقلامُ وجَفَّتِ الصُّحُفَ )(سنن ترمذی ۲۵۱۶)
از ابن عباس رضي الله عنهما روايت است که گفت:
روزي در پشت سر پيامبر صلي الله عليه وسلم بر مرکب شان سوار بودم بعد فرمود: فرزندم چند سخن برايت تعليم مي دهم: اللّه تعالٰی را حفظ کن تا ترا حفظ کند. بياد اللّه تعالٰی باش او را در برابرت مي يابي. اگر چيزي مي خواهي ازاللّه تعالٰی بخواه، و اگر ياري مي جويي از اللّه تعالٰی بجو و بدان که اگر تمام مردم جمع شوند تا به تو نفعي برسانند، نفع رسانده نمي توانند، مگر چيزي را که اللّه تعالٰی برايت نوشته است واگر همه جمع شوند تا به تو ضرري برسانند، ضرري رسانده نمي توانند، مگر آنچه اللّه تعالٰی برايت نوشته و مقدر کرده است. قلم ها برداشته شده و صحيفه خشک گرديده است. و در روايت ديگر: بياد اللّه تعالٰی باش، او را در برابر خود مي يابي، در هنگام فراخي اللّه تعالٰی را بشناس تا در سختي ها ترا بشناسد،و بدان آنچه که بايد بتو نرسد، نمي رسد و آنچه که بايد بتو برسد حتما رسيدني است، و اين را نيز بدان كه يارى خدا همراه با صبر و شكيبايى است (اگر صبر پيشه سازى، خدا تو را يارى رساند) و همراه هر سختى، گشايشى است، و با هر دشوارى، آسانى .
قيل لرسولِ اللهِ صلَّى اللهُ عليْهِ وسلَّمَ أيُّ الناسِ أفضلُ قال كلُّ مخمومِ القلبِ صدوقِ اللسانِ قالوا صدوقُ اللسانِ نعرفُه فما مخمومُ القلبِ قال هو التقيُّ النقيُّ لا إثمَ فيه ولا بغيَ ولا غِلَّ ولا حسدَ . (صحیح ابن ماجه ۳۴۱۶)
روایت شده است که عبدالله بن عمرو رضی اللّه عنه گفت: به رسول اللّٰه ﷺ عرض شد: "کدام یک از مردم بهتر است؟" او گفت: "همه کسانی که قلب پاک دارند و در گفتار صادق هستند." آنها گفتند: "در گفتار صادقانه ، ما می دانیم که این چیست ، اما چه چیزی پاک دل است؟" او گفت: این (قلب) پرهیزگار و پاک است ، بدون گناه ، بی عدالتی ، کینه و حسد در آن .
وعن أبي هريرة رضي الله عنه قال: سمعت رسول الله صلى الله عليه وسلم يقول: " قال الله تعالى: أنا أغنى الشركاء عن الشرك، من عمل عملا أشرك فيه معي غيري، تركته وشركه"(صحیح مسلم ۷۴۷۵)
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «قَالَ تَعَالَى: أنَا أغْنَى الشُّرَكَاءِ عَنِ الشِّرْكِ، مَنْ عَمِلَ عَمَلاً أشْرَكَ فِيهِ مَعِي غَيْرِي تَرَكْتُهُ وَشِرْكَهُ»: «من بی نيازترين شرکا از شرک می باشم؛ هرکس عملی انجام دهد که در آن ديگری را با من شريک گرداند، او و شرکش را رها می کنم».
شرح: رسول الله صلی الله علیه وسلم از پروردگارش عزوجل روایت می کند – چنین حدیثی را حدیث قدسی می نامند – الله متعال از عملی برائت می جوید که به وسیله ی ریا یا به هر صورتی، کسی شریک او قرار داده شود؛ چون الله متعال تنها و تنها عملی را می پذیرد که خالصانه برای او باشد.
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که می گويد: از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که می فرمود: «قال اللَّه تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَني وَرَجوْتَني غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَني غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً»: «الله متعال می فرمايد: ای فرزند آدم، تا وقتی که مرا بخوانی و به من اميدوار باشی، همه ی گناهانی را که از تو صادر شده، می بخشم و (به گناهانت) اهميت نمی دهم. ای فرزند آدم، اگر گناهانت به اندازه ای بزرگ و زياد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می بخشم و (به گناهانت) توجه نمی کنم. ای فرزند آدم، اگر درحالی به سوی من بيايی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمين گناه کرده ای، ولی هيچ چيز و هيچکس را شريکم نکرده باشی، من با همين اندازه مغفرت و آمرزش نزدت خواهم آمد». (سنن ترمذی ۳۵۴۰)
وَحَدَّثَنَاهُ إِسْحَاقُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الْحَنْظَلِيُّ، أَخْبَرَنَا سُفْيَانُ بْنُ عُيَيْنَةَ، عَنِ الْعَلَاءِ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ: «مَنْ صَلَّى صَلَاةً لَمْ يَقْرَأْ فِيهَا بِأُمِّ الْقُرْآنِ فَهِيَ خِدَاجٌ» ثَلَاثًا غَيْرُ تَمَامٍ. فَقِيلَ لِأَبِي هُرَيْرَةَ: إِنَّا نَكُونُ وَرَاءَ الْإِمَامِ؟ فَقَالَ: «اقْرَأْ بِهَا فِي نَفْسِكَ»؛ فإنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: " قَالَ اللهُ تَعَالَى: قَسَمْتُ الصَّلَاةَ بَيْنِي وَبَيْنَ عَبْدِي نِصْفَيْنِ، وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ، فَإِذَا قَالَ الْعَبْدُ: {الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ} [الفاتحة: 2]، قَالَ اللهُ تَعَالَى: حَمِدَنِي عَبْدِي، وَإِذَا قَالَ: {الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} [الفاتحة: 1]، قَالَ اللهُ تَعَالَى: أَثْنَى عَلَيَّ عَبْدِي، وَإِذَا قَالَ: {مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ}، قَالَ: مَجَّدَنِي عَبْدِي - وَقَالَ مَرَّةً فَوَّضَ إِلَيَّ عَبْدِي - فَإِذَا قَالَ: {إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ} [الفاتحة: 5] قَالَ: هَذَا بَيْنِي وَبَيْنَ عَبْدِي، وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ، فَإِذَا قَالَ: {اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ} [الفاتحة: 7] قَالَ: هَذَا لِعَبْدِي وَلِعَبْدِي مَا سَأَلَ " قَالَ: سُفْيَانُ، حَدَّثَنِي بِهِ الْعَلَاءُ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمنِ بْنِ يَعْقُوبَ، دَخَلْتُ عَلَيْهِ وَهُوَ مَرِيضٌ فِي بَيْتِهِ. فَسَأَلْتُهُ أَنَا عَنْهُ . (صحیح مسلم ۳۹۵) .
از ابوهریره رضی اللّه عنه روایت است که نبی ﷺ فرمود: کسی که نماز را بخواند ودر او ام القرآن را نخواند پس نماز او ناقص است شما ﷺ سه بار این را فرمودید و ناتمام است ، به ابوهریره رضی اللّه عنه گفته شد که ما بعضی اوقات در عقب امام می باشیم پس شما فرمودید فاتحه را دل بخواند زیراکه من از رسول اللّٰه ﷺ شنیدم شما ﷺ می فرمودید که اللّه تعالٰی می فرماید که نماز یعنی سوره فاتحه در میان من و بندهٔ من به دو حصه تقسیم شده است و برای بندهٔ من اوست که او بخواهد وقتی که بنده { الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ} میگوید پس اللّه تعالٰی می فرماید بندهٔ من حمد مرا بیان کرد و وقتی که او { الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ} میگوید پس اللّه تعالٰی می فرماید بندهٔ من تعریف مرا بیان کرد و وقتی که او { مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ} میگوید پس اللّه تعالٰی می فرماید بندهٔ من بزرگی مرا بیان کرد و یک بار می فرماید بنده ام تمام کارهای خودرا به من سپرد و وقتی که او { إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ} میگوید پس اللّه تعالٰی می فرماید که این دربین من و بندهٔ من است وبرای بنده اوست که او خواسته است وقتی که او { اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ} میگوید پس اللّه تعالٰی می فرماید که این برای بندهٔ من است وبرای بندهٔ من آنچه است که او خواست .
از ابوهريره رضی الله عنه روايت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ قَالَ: مَنْ عَادَى لِي وَلِيًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ، وَمَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ، وَمَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ: كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا، وَإِنْ سَأَلَنِي لأُعْطِيَنَّهُ، وَلَئِنِ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ، وَمَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عَنْ نَفْسِ الْمُؤْمِنِ، يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَأَنَا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»: «الله متعال می فرمايد: هرکس با دوستان من دشمنی کند، من با او اعلام جنگ می نمايم. و بنده ام با چيزی به من نزديك نمی شود که نزد من محبوب تر از مواردی باشد که بر او فرض کرده ام. و همچنان با انجام نوافل به من تقرب می جويد تا اينکه محبوب من قرار می گيرد. و چون مورد محبت من قرار گرفت، من گوش او می شوم که با آن می شنود، چشم او می شوم که با آن می بیند، دست او می شوم که با آن می گیرد و پای او می شوم که با آن راه می رود؛ و اگر از من طلب کند، حتما به او عطا می کنم و اگر پناه بخواهد، حتما او را پناه می دهم. و در هر کاری که می خواهم انجام دهم، "تردد" من به اندازه ی قبض روح مؤمنی كه مرگ را نمی پسندد و من هم آزارش را نمی پسندم، نیست». (البخاری ۶۵۰۲) .
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «العِزُّ إِزاري، والكِبْرياءُ رِدَائِي، فَمَنْ نَازَعَنِي بِشَيْءٍ مِنْهُمَا عَذَّبْتُهُ»: «عزت ازارِ من است و بزرگی و کبريايی ردای من؛ کسی که درباره ی يکی از اين دو با من به نزاع برخیزد، او را عذاب می دهم».(صحیح مسلم ۲۶۲۰)
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «يقول الله تعالى: ما لِعَبدِي المُؤمن عِندِي جَزَاء إِذَا قَبَضتُ صَفِيَّه مِنْ أَهلِ الدُّنيَا ثُمَّ احْتَسَبَه إِلاَّ الجنَّة»: «الله متعال می فرمايد: هرگاه يکی از عزيزان بنده ی مؤمنم را در دنيا از او بگيرم و او به اميد اجر و ثواب صبر کند، نزد من پاداشی جز بهشت ندارد». (صحیح البخاری ۶۴۲۴)
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند«إِنَّ الله تَعَالى يَقُول يَوْمَ القِيَامَة: أَيْنَ المُتَحَابُّونَ بِجَلاَلِي؟ اليَوم أُظِلُّهُم فِي ظِلِّي يَوْمَ لاَ ظِلَّ إِلاَّ ظِلِّي»: «روز قيامت الله متعال می فرمايد: کسانی که به خاطر عظمت من (و در جهت اطاعت از من) با يکديگر دوستی و محبت داشته اند، کجا هستند؟ امروز که سايه ای جز سايه ی من وجود ندارد، آنان را در سايه ی خود جای می دهم». (رواه البخاري)
عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ رضی الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و سلم قَالَ: قَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَتَعَالَى: إِذَا أَحَبَّ عَبْدِی لِقَائِی أَحْبَبْتُ لِقَاءَهُ وَإِذَا کَرِهَ لِقَائِی کَرِهْتُ لِقَاءَهُ.(امام مالک، الموطأ، کتاب «الجنائز»)
از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که پیامبرصلی الله علیه و سلم فرمودند: اللّه تعالٰی میفرماید: «هرگاه بندهام دیدار با من را دوست داشته باشد، من هم دیدار با او را دوست دارم و اگر دیدار با من را دوست نداشته باشد، من هم دیدار با او را دوست ندارم .
از عبدالرحمن بن عوف نقل شده است: من از رسول اللّٰه ﷺ شنیدم که می فرمود: اللّه تعالٰی متعال فرمود: من رحیم هستم و این از رحمت گرفته شده است. من نام آن را از نام من گرفته ام. اگر کسی به آن ملحق شد ، من به او ملحق می شوم ، و اگر کسی آن را قطع کرد ، من او را قطع می کنم .
حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ خَشْرَمٍ، أَخْبَرَنَا عِيسَى بْنُ يُونُسَ، عَنْ عِمْرَانَ بْنِ زَائِدَةَ بْنِ نَشِيطٍ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ أَبِي خَالِدٍ الْوَالِبِيِّ، عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، عَنِ النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم قَالَ "إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ يَا ابْنَ آدَمَ تَفَرَّغْ لِعِبَادَتِي أَمْلأْ صَدْرَكَ غِنًى وَأَسُدَّ فَقْرَكَ وَإِلاَّ تَفْعَلْ مَلأْتُ يَدَيْكَ شُغْلاً وَلَمْ أَسُدَّ فَقْرَكَ" . (الصحیح الترمذي ۲۴۶۶)
از ابی هریره رضی اللّه عنه روایت است که نبی ﷺ فرمود: اللّه تعالٰی می فرماید: ای اولاد آدم ! در عبادت من بکوش تا سینه ات را از بی نیازی پر کنم و فقرت را بر طرف کنم و گرنه تو را سخت مشغول دنیا می سازم و حاجتت را رفع نمیکنم .
از ابوهريره عبدالرحمن بن صخر دوسی رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «قال اللَّه تعالى: أنفِق يا ابْنَ آدمَ يُنْفَقْ عَلَيْكَ»: «اللّه تعالٰی می فرمايد: ای فرزندِ آدم، انفاق و بخشش کن تا بر تو انفاق شود». (صحيح مسلم ۹۹۳)
1038. حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ حَدَّثَنِي مَالِكٌ عَنْ صَالِحِ بْنِ كَيْسَانَ عَنْ عُبَيْدِ اللَّهِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عُتْبَةَ بْنِ مَسْعُودٍ عَنْ زَيْدِ بْنِ خَالِدٍ الْجُهَنِيِّ أَنَّهُ قَالَ صَلَّى لَنَا رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ صَلَاةَ الصُّبْحِ بِالْحُدَيْبِيَةِ عَلَى إِثْرِ سَمَاءٍ كَانَتْ مِنْ اللَّيْلَةِ فَلَمَّا انْصَرَفَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَقْبَلَ عَلَى النَّاسِ فَقَالَ هَلْ تَدْرُونَ مَاذَا قَالَ رَبُّكُمْ قَالُوا اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَعْلَمُ قَالَ أَصْبَحَ مِنْ عِبَادِي مُؤْمِنٌ بِي وَكَافِرٌ فَأَمَّا مَنْ قَالَ مُطِرْنَا بِفَضْلِ اللَّهِ وَرَحْمَتِهِ فَذَلِكَ مُؤْمِنٌ بِي كَافِرٌ بِالْكَوْكَبِ وَأَمَّا مَنْ قَالَ بِنَوْءِ كَذَا وَكَذَا فَذَلِكَ كَافِرٌ بِي مُؤْمِنٌ بِالْكَوْكَبِ . صحیح بخاری (الرقم:1038,846)
از زید بن خالد جهنی رضی اللّه عنه روایت است که رسول اللّٰه ﷺ برای ما در حدیبیه نماز صبح ر ا اقامه کرد و شب قبل باران باریده بود. وقتی رسول اللّٰه ﷺ نماز را تمام کرد ، با مردم روبرو شد و گفت: آیا می دانی پروردگارت چه گفته است؟ آنها پاسخ دادند: "اللّه تعالٰی و رسولش بهتر می دانند." ( رسول اللّٰه ﷺ فرمود) ، "اللّه تعالٰی می فرماید:" صبح امروز برخی از پرستندگان من به عنوان مسلمان واقعی باقی ماندند و برخی دیگر کافر شدند ؛ کسی که می گوید باران به برکت و رحمت اللّه تعالٰی باریده است ، به من ایمان دارد و به ستاره اعتقاد ندارد ، اما کسی که گفته است به خاطر فلان (ستاره) باران باریده است ، به من کافر است و به ستاره ایمان دارد .
وحَدَّثَنِي أَبُو الطَّاهِرِ أَحْمَدُ بْنُ عَمْرِو بْنِ سَرْحٍ، وَحَرْمَلَةُ بْنُ يَحْيَى، قَالَا: أَخْبَرَنَا ابْنُ وَهْبٍ، حَدَّثَنِي يُونُسُ، عَنِ ابْنِ شِهَابٍ، أَخْبَرَنِي أَبُو سَلَمَةَ بْنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ، قَالَ: قَالَ أَبُو هُرَيْرَةَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ: قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: «يَسُبُّ ابْنُ آدَمَ الدَّهْرَ، وَأَنَا الدَّهْرُ بِيَدِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ» (صحیح مسلم ۲۲۴۶)
از ابوهریره رضی الله عنه روایت شده است که گفت: رسول اللّٰه ﷺ فرمودند: اللّه تعالٰی میفرماید: بنی آدم مرا اذیت میکند،زمانه را دشنام میدهد در حالیکه من زمانه هستم و فرمان در دست من است، شب و روز را من به گردش درمیآورم (حوادث و اوضاع زمانه را من میآفرینم) .
از ابوهريره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «لَمَّا خَلَقَ اللَّهُ الخَلْق، كَتَبَ في كِتَابٍ فَهُوَ عِنْدَهُ فَوْقَ العَرْش: إِنَّ رَحْمتي تَغْلِبُ غَضَبِي»: «هنگامی که الله متعال آفريده هايش را خلق کرد، در کتابی که بالای عرش نزد اوست، نوشت: رحمت من بر خشم من غالب است». و در روایتی آمده است: «غَلَبَتْ غَضَبِي»: «بر خشمِ من غلبه کرد». و در روایتی آمده است: «سَبَقَتْ غَضَبِي»: «بر خشم من سبقت گرفت». صحيح البخاري الصفحة أو الرقم: 7554 ، صحیح مسلم ۶۹۶۹
از ابوهریره رضی الله عنه روايت است كه رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمودند: «قَالَ اللَّهُ: كَذَّبَنِي ابْنُ آدَمَ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ذَلِكَ، وَشَتَمَنِي وَلَمْ يَكُنْ لَهُ ذَلِكَ، فَأَمَّا تَكْذِيبُهُ إِيَّايَ فَقَوْلُهُ: لَنْ يُعِيدَنِي، كَمَا بَدَأَنِي، وَلَيْسَ أَوَّلُ الخَلْقِ بِأَهْوَنَ عَلَيَّ مِنْ إِعَادَتِهِ، وَأَمَّا شَتْمُهُ إِيَّايَ فَقَوْلُهُ: اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا، وَأَنَا الأَحَدُ الصَّمَدُ، لَمْ أَلِدْ وَلَمْ أُولَدْ، وَلَمْ يَكُنْ لِي كُفْؤًا أَحَدٌ»: «الله متعال می فرماید: فرزند آدم مرا تكذيب می کند و اين حق را ندارد. و مرا دشنام می دهد و این حق را ندارد. اما تكذيب من توسط وی اين است كه می گويد: الله آنگونه كه مرا بار اول خلق كرده است، دوباره زنده نمی كند. درحالی كه خلقت اول برای من آسان تر از دوباره زنده کردن او نیست؛ اما دشنامی كه به من می دهد، اين است كه می گويد: الله فرزند دارد؛ و اين درحالی است كه من یکتا و بی نياز هستم و نزاده و زاييده نشده ام و همتایی برای من نیست و ندارم».البخاری ۴۹۷۴
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «إنَّ الله - عز وجل - يَقُولُ يَوْمَ القيَامَة: يَا ابْنَ آدَمَ مَرِضْتُ فَلَم تَعُدْنِي، قال: يا ربِّ كَيْفَ أعُودُكَ وأنْتَ رَبُّ العَالَمين؟ قال: أمَا عَلِمْتَ أنَّ عَبْدي فُلاَناًَ مَرِضَ فَلَمْ تَعُدْهُ، أمَا عَلِمْتَ أنَّك لو عُدْتَهُ لَوَجَدْتَنِي عِنْدَهُ؟ يَا ابْنَ آدمَ اسْتَطْعَمْتُكَ فَلَمْ تُطْعِمْنِي، قال: يا ربِّ كَيْفَ أُطْعِمُكَ وَأنْتَ رَبُّ العَالَمين؟ قال: أَمَا عَلِمْتَ أنَّهُ اسْتَطْعَمَكَ عَبْدِي فلانٌ فَلَمْ تُطْعِمْهُ، أما عَلِمْتَ أنَّكَ لَوْ أَطْعَمْتَهُ لَوَجَدْتَ ذلك عِنْدِي؟ يَا ابْنَ آدمَ اِسْتَسْقَيْتُكَ فَلَمْ تَسِقْنِي، قال: يا رَبَّ كيفَ أسْقيكَ وَأنْتَ ربُّ العالَمِينَ؟ قال: اسْتَسْقاكَ عَبْدِي فُلانٌ فَلَمْ تَسِقْهُ، أمَا عَلِمْتَ أنَّكَ لَوْ سَقَيْتَهُ لَوَجَدْتَ ذلكَ عِندِي؟»: «الله - عز وجل - روز رستاخيز می فرمايد: ای فرزندِ آدم، بيمار شدم و از من عيادت نکردی. - بنده- می گويد: پروردگارا، چگونه از تو عيادت می کردم درحالی که تو پروردگار جهانيان هستی (و بيمار نمی شوی)؛ می فرمايد: آيا ندانستی که فلان بنده ام بيمار شد؛ اما تو عيادتش نکردی؛ آيا نمی دانستی اگر از او عيادت می کردی، مرا نزدِ او می يافتی؟ ای فرزندِ آدم، من از تو غذا خواستم و تو به من غذا ندادی. - بنده- می گويد: پروردگارا، چگونه به تو غذا می دادم، درحالی که تو پروردگار جهانيان هستی (و نيازی به غذا نداری)؛ می فرمايد: آيا ندانستی که فلان بنده ام از تو غذا خواست؛ اما تو به او غذا ندادی؟ نمی دانستی اگر به او غذا می دادی، پاداشِ آن را نزدِ من می يافتی؟ ای فرزندِ آدم، من از تو آب خواستم و تو به من آب ندادی. - بنده- می گويد: پروردگارا، چگونه به تو آب می دادم، درحالی که تو پروردگار جهانيان هستی (و نيازی به آب نداری)؛ می فرمايد: آيا ندانستی که فلان بنده ام از تو آب خواست؛ اما تو به او آب ندادی؛ آيا نمی دانستی اگر به او آب می دادی، پاداشِ آن را نزدِ من می يافتی؟». صحيح مسلم الصفحة أو الرقم: 2569
از ابوسعید الخدری رضی اللّه عنه روایت است ، گفت از رسول اللّٰه ﷺ شنیدم که می فرمود: که ابلیس به پروردگارش گفت: به عزت و بزرگى تو قَسَم، كه تا زمانیكه روح در بدنشان جاریست آنها را گمراه سازم"، اللّه تعالٰی در جوابش گفت: "بعزت و بزرگیم قَسَم، که تا زمانیكه از من طلب استغفار و آمرزش كنند آنها را بیآمرزم .
از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «قَالَ اللهُ تَعَالَى: أعْدَدْتُ لِعِبَادِي الصَّالِحِينَ مَا لا عَيْنٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ، وَاقْرَؤُوا إنْ شِئْتُمْ: (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ)»: «الله متعال می فرمايد: برای بندگان نيکم، نعمت هایی (در بهشت) فراهم کرده ام که هيچ چشمی نديده، هيچ گوشی نشنيده و به قلب هيچ انسانی خطور نکرده است؛ اگر می خواهيد، اين آيه را بخوانيد: (فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ) [سجده:17] «هيچکس نمی داند چه پاداش های ارزشمندی که روشنی بخش چشم ها (و مايه ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان، نهفته شده است». از سهل بن سعد رضی الله عنه روایت است که می گوید: در يکی از مجالس رسول الله صلى الله عليه وسلم حضور داشتم که بهشت را توصيف می کرد تا اينکه در پايان سخنش فرمود: «فيهَا مَا لا عَينٌ رَأَتْ، وَلا أُذُنٌ سَمِعَتْ، وَلا خَطَرَ عَلى قَلْبِ بَشَرٍ»: «در بهشت نعمت هايی است که هيچ چشمی نديده، هيچ گوشی نشنيده و به قلب هيچ انسانی خطور نکرده است». سپس اين آيات را تلاوت نمود: «تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ (16) فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» [سجده:16 - 17] «(شبانگاهان) پهلوهای شان از بسترها دور می ماند و با بيم و اميد، پروردگارشان را می خوانند و از آن چه نصيب شان کرده ايم، انفاق می کنند. هيچکس نمی داند چه پاداش های ارزشمندی که روشنی بخش چشم ها (و مايه ی شادمانی) است، برای آنان به پاس کردارشان نهفته شده است». (التخريج : أخرجه البخاري (4779)، ومسلم (2824)
لما خلقَ اللهُ الجنةَ قال لجبريلَ: اذهبْ فانظرْ إليها ، فذهبَ فنظرَ إليها ثم جاء فقال: أيْ ربِّ وعزتِك لا يسمعُ بها أحدٌ إلا دخلَها ، ثم حفَّها بالمكارِهِ ، ثم قال: يا جبريلُ اذهبْ فانظرْ إليها ، فذهبَ فنظرَ إليها ، ثم جاء فقال: أيْ ربِّ وعزتِك لقد خشيتُ أن لا يدخلَها أحدٌ , قال: فلما خلقَ اللهُ النارَ قال: يا جبريلُ اذهبْ فانظرْ إليها ، فذهبَ فنظرَ إليها ، ثم جاء فقال: أيْ ربِّ وعزتِك لا يسمعُ بها أحدٌ فيدخلُها ، فحفَّها بالشهواتِ ثم قال: يا جبريلُ اذهبْ فانظرْ إليها ، فذهبَ فنظرَ إليها ، ثم جاء فقال: أيْ ربِّ وعزتِك لقد خشيتُ أن لا يبقَى أحدٌ إلا دخلَها.صحيح أبي داود | الصفحة أو الرقم : 4744
ابوهریره رضی اللّه عنه نقل می کند که رسول اللّٰه ﷺ فرمود: وقتی که اللّه تعالٰی جنت را پیدا کرد به جبرائیل علیه السلام فرمود: برو و آنرا ببین ، او رفت و آنرا دید ، و پس آمد ، وگفت ای پروردگار من ! به عزت تو قسم ، درباره ای این هر کسی بشنود او در آن ضرور داخل خواهد شد ، باز (اللّه تعالٰی) اورا به مکروهات (ناپسندیده) (چیزها) احاطه کرد ، باز فرمود ای جبرائیل برو و آنرا ببین ، اور رفت و آن را دید پس دوباره آمد و گفت : ای پروردگار من به عزت تو قسم ! من میترسم که هیچ کسی در آن داخل نخواهد شد ، وقتی که اللّه تعالٰی جهنم را پیدا کرد ، فرمود: ای جبرائیل برو و آن را ببین ، او رفت و آنرا دید اور رفت او آنرا دید ، باز دوباره آمد و گفت: ای پروردگار من ! به عزت تو قسم! هرکسی درباره آن بشنود در آن داخل نخواهد شد ، پس اللّه تعالٰی اورا به چیزهای مرغوب و پسندیده احاطه کرد ، باز فرمود جبرائیل برو و آن را ببین ، او رفت جهنم را دید، پس دوباره آمد و عرض کرد: ای پروردگارمن!به عزت توقسم! من میترسم که هیچ کسی نجات نخواهد یافت تا آنکه در آن داخل نشود.
كُنَّا عِنْدَ النبيِّ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ، فَنَظَرَ إلى القَمَرِ لَيْلَةً - يَعْنِي البَدْرَ - فَقَالَ: إنَّكُمْ سَتَرَوْنَ رَبَّكُمْ كما تَرَوْنَ هذا القَمَرَ، لا تُضَامُّونَ في رُؤْيَتِهِ، فَإِنِ اسْتَطَعْتُمْ أنْ لا تُغْلَبُوا علَى صَلَاةٍ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وقَبْلَ غُرُوبِهَا فَافْعَلُوا ثُمَّ قَرَأَ: {وَسَبِّحْ بحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وقَبْلَ الغُرُوبِ} [ق: 39]، قَالَ إسْمَاعِيلُ: افْعَلُوا لا تَفُوتَنَّكُمْ . صحيح البخاري الصفحة أو الرقم: 554
جرير بن عبدالله البجلى - رضى الله عنه - گفته اند كه: در نزد پيامبر - صلى الله عليه و سلم - بوديم، ايشان به سوى ماه قرص كامل نگريستند، و فرمودند: "همانا شما پروردگارتان را خواهيد ديد، همانندى كه اين ماه را مى بينيد، و براى ديدن آنان دچار سختى و مشقت نمى شويد، پس اگر توانستيد نماز قبل از طلوع آفتاب، و نماز قبل از غروب آفتاب را با كاملترين شكل بخوانيد، اين كار را انجام دهيد". و در روايت ديگر آمده: "به سوى ماه در شب چهارده نگريستند".